پايگاه فرهنگي معلم شهيد علي پور,
يک روز که براي زيارت و فاتحه به گار شهدا رفته بودم کنار قبر برادرم شهيد عليپور نشسته بودم خانمي امد کنار من گفت شما چه نسبتي با اين شهيد داريد گفتم خواهرشان هستم اينقدر خوشحال شد، درحالي که اشک درچشمانش جمع شده بود ومرادر آغوش گرفته بود گفت خيلي دوست دارم مادر اين شهيد را ازنزديک ببينم گفتم متاسفانه مادر بزرگوار اين شهيد چندسالي هست که فوت کردند خيلي ناراحت ومتاثرشد گفت من اصلا اين شهيد را نديده بودم يک سال که براي سفر حج به مکه مشرف شدم درعالم خواب درحالي که مشغول طواف خانه خدابودم اين شهيد عزيز را درحالي که چهره اي نوراني و تبسمي بر لب داشتن درحال طواف خانه خداديدم هرچقدر اصرار کردم خودشونو معرفي نکردند فقط گفتند گار شهداي ده بيد وقتي از خواب بيدارشدم وخوابم رو براي همسرم تعريف کردم گفت ايشون به طور حتم يکي از شهداي ده بيد هست ، وقتي قراربود برگرديم مقداري پارچه سبز خريدم که به عنوان تبرک به مادر شهيد بدم وبگم که شهيدشما رو درحالي که به دور خانه خدا طواف مي کرد ديدم خلاصه مدتها گذشت و نوه ي من دچار بيماري سختي شد اونقدرکه همه ي پزشکان ازبهبودي او قطع اميد کردند امدم گار شهدا کنار قبرشهيد عليپور باهاش دردو دل کردم خيلي براي نوه ام ناراحت بودم درحالي که گريه امانم نمي داد شفاي مريضم روازاين شهيد عزيز خواستم ايشان را به همان خانه ي خدايي که طواف مي کرد قسم دادم که حاجتم را ازخدابگيره و واقعا هم همين شد ونوه ي من به واسطه ي اين شهيد عزيز شفا پيداکرد و خدا او را دوباره به ما بخشيد ، آري شهداي ما پاک ترين و ناب ترين انسانهاي روي زمين بودند که انتخاب شدند براي بالاترين درجه نزد خدا روحشان شاد??????????
پايگاه فرهنگي معلم شهيد علي پور,
به نقل از خواهر شهيد علي پور??
کانال تلگرام معلم شهيد علي پور
درباره این سایت